انجمن مهندسی شیمی ایران
مهندسی شیمی ایران
1735-5400
2008-2797
19
111
2020
10
22
تأثیر کاستی جایشناختی بر ظرفیت ذخیرهسازی هیدروژن اتم ایتریم نشاندار شده برروی گرافن متخلخل
6
15
FA
فاطمه
یساره
دانشگاه پیام نور-اردکان
علی
کاظم پور
مسول پژوهشکده پوشش های نانو ساختار
kazempour@pnu.ac.ir
رضا
بهجت منش اردکانی
دانشگاه پیام نور-اردکان
<em>ظرفیت ذخیرهسازی هیدروژن با استفادهاز اتم ایتریم (</em><em>Y</em><em>) نشاندارشده بر روی گرافن متخلخل (</em><em>(PG</em><em><sup>1</sup></em><em> از راه محاسبات نظریۀ تابعی چگالی (</em><em>DFT</em><em>)<sup>2</sup> بررسیشد. در اینبررسی از گرافن متخلخل بهدلیل تقارن جایشناختی استفادهشد. محاسبات نشانداد که پایدارترین مکان برای جذب اتم ایتریم روی گرافن متخلخل، مرکز حلقۀ هگزاگونال کربن است. سازوکارهای قطبش و پیوندزنی، هردو به جذب اتم ایتریم روی گرافنهای متخلخل کمک میکنند. تجزیهوتحلیل چگالی بار، نشانداد که حضور اتم ایتریم در مقایسهبا افزایش اندازۀ منافذ، نقش مؤثرتری در افزایش انرژی جذب مولکول هیدروژن دارد. در مقایسهبا جذب مولکول هیدروژن روی گرافن خالص، کاستی جایشناختی مانند تخلخل میتواند حالت رسانایی بیشتری در سطح انرژی فرمی ایجاد کند و جذب مولکول هیدروژن روی گرافن متخلخل افزایش مییابد. حداکثر چهار مولکول هیدروژن میتوانند روی سامانۀ </em><em>Y-PGs</em><em> جذب شوند. بیشترین میانگین انرژی جذب مربوط به گرافن متخلخل با اندازۀ منافذ بزرگتر با میانگین انرژی جذب 513/0 الکترون ولت است.</em>
گرافن متخلخل,ذخیرهسازی هیدروژن,نظریۀ تابعی چگالی (DFT)
https://www.ijche.ir/article_119019.html
https://www.ijche.ir/article_119019_a82e40f528009ea578f86aa5ab69dfd7.pdf
انجمن مهندسی شیمی ایران
مهندسی شیمی ایران
1735-5400
2008-2797
19
111
2020
10
22
مقایسۀ نتایج مدلهای شبکۀ عصبی مصنوعی با مدلهای ریاضی مختلف برای تخمین نرخ نم در فرایند خشککردن میوۀ به
16
29
FA
عباس
خوشحال
دانشگاه پیام نور
abbas.khoshhal@gmail.com
حمید
یزدانی
0000-0003-1626-1259
دانشگاه پیام نور
h.yazdan@chmail.ir
نیره السادات
موسوی
پژوهشکده توسعه صنایع شیمیایی
ns-mousavi@irdci.ac.ir
<em>در این پژوهش، فرایند خشککردن میوۀ به و تأثیر مشخصههای مختلفی مانند سرعت هوای خشککردن، زمان، دما و ضخامت بر نسبت نم، مطالعه و بررسی شد. 7 مدل ریاضی بر دادههای به دست آمده از 27 سری آزمایش برازش و بهترین مدل انتخاب شد. همچنین مدلسازی با شبکۀ عصبی مصنوعی (</em><em>ANN</em><em>) انجام گرفت. در این مدلسازی، اثر تمام مشخصههای ورودی در فرایند خشککردن بهطور همزمان بررسی شد. ساختار شبکۀ انتخابی از نوع پرسپترون چندلایه با الگوریتم پس انتشار خطا در نظر گرفته شد. با پژوهش روی تعداد مختلفی از نرونهای لایۀ میانی و نیز توابع انتقال مختلف، از 9 نرون و تابع انتقال لگاریتم سیگموئیدی برای لایۀ میانی و تابع انتقال پیورلین برای لایۀ خروجی استفاده شد. مدلسازی با شبکۀ عصبی مصنوعی،</em><em>اثر همزمان</em><em>چهار</em><em>مشخصۀ</em><em>ورودی را با دقت بسیار بالایی پیشبینی کرد. نتایج نشان داد که مدلسازی </em><em>ANN</em><em> در مقایسه با بهترین مدل ریاضی دارای دقت بالاتری است.</em>
شبکۀ عصبی مصنوعی,نسبت نم,مدل ریاضی
https://www.ijche.ir/article_119020.html
https://www.ijche.ir/article_119020_a48ec2a878eda53ec303b8c63dd4d25e.pdf
انجمن مهندسی شیمی ایران
مهندسی شیمی ایران
1735-5400
2008-2797
19
111
2020
10
22
مطالعه و بررسی مؤلفههای فرایند استخراج حلالی کبالت از محلول کلریدی با استفاده از مخلوط عاملهای کمپلکسساز Cyanex272، TBP و TOPO
30
42
FA
رضوان
ترکمان
هیات علمی در پژوهشکده چرخه سوخت هسته ای، سازمان انرژی اتمی
rtorkaman@aeoi.org.ir
مهدی
اسداله زاده
0000-0002-2521-8685
هیات علمی در پژوهشکده چرخه سوخت هسته ای، سازمان انرژی اتمی
mehdiasadollahzadeh@aeoi.org.ir
<em>در این تحقیق، فرایند استخراج کبالت از محلول کلریدی با استفاده از مخلوط استخراجکنندههای </em><em>TBp </em><em>، </em><em>TOPO</em><em> و </em><em>Cyanex272</em><em> بررسی شد. مؤلفههای فرایندی مانند اثر </em><em>pH</em><em> محلول آبی، غلظت استخراج</em><em></em><em>کننده</em><em></em><em>ها، نسبت فاز آبی به آلی و بازیابی با غلظت</em><em></em><em>های مختلف اسید سولفوریک در استخراج کبالت بررسی شدند. نتایج آزمایشها نشان داد که مخلوط حاصل از استخراجکنندههای </em><em>TBp </em><em>، </em><em>TOPO</em><em> و </em><em>Cyanex272</em><em> با غلظت به</em><em></em><em>ترتیب برابر با 2/0، 1/0 و 3/0 مول بر لیتر برای استخراج بهینۀ کبالت با درصد استخراج بالای 39/91% مناسب است. اسید سولفوریک با غلظت یک مول بر لیتر به</em><em></em><em>عنوان یک واکنشگر مناسب در بازیابی محلول به</em><em></em><em>کار گرفته شد که درصد بازیابی آن بالای 2/99% به</em><em></em><em>دست آمد. در این مطالعه، یک سامانۀ همافزایی مخلوط گزارش شد که در جداسازی یونهای فلزی بسیار مؤثر است و میتواند در بازیابی باتریهای لیتیومی با روش هیدرومتالورژی به</em><em></em><em>کار گرفته شود.</em>
کبالت,استخراج حلالی,همافزایی,مؤلفههای فرایندی,مخلوط استخراجکنندهها
https://www.ijche.ir/article_119021.html
https://www.ijche.ir/article_119021_a586e2758f8ef9a447f73a10545d8961.pdf
انجمن مهندسی شیمی ایران
مهندسی شیمی ایران
1735-5400
2008-2797
19
111
2020
10
22
مطالعۀ تجربی جذب کربن دیاکسید در حلال مونواتانولآمین با استفاده از روش سطح پاسخ
43
54
FA
امیرحسین
محسنی
دانشجوی دانشگاه علم و صنعت ایران
amir_mohseni2112@yahoo.com
احد
قائمی
0000-0003-0390-4083
هیات علمی دانشگاه علم و صنعت ایران
aghaemi@iust.ac.ir
<em>گاز دیاکسید کربن یکی از اصلیترین آلایندههای محیط زیست است که با تغییر آب و هوا میتواند خسارات جبرانناپذیری وارد کند؛ از این رو حل این معضل نیاز به توجهی جدی دارد. در حال حاضر جذب شیمیایی </em><em>CO<sub>2</sub></em><em> با محلولهای آبی آلکانو آمینی متداولترین روش تجاری جداسازی با بازدهی بالا در صنعت است. در میان روش</em><em></em><em>های مختلف حذف گاز دیاکسیدکربن از گازهای دودکش، فرایند جذب واکنش</em><em></em><em>دار با حلال آبی مونواتانولآمین (</em><em>MEA</em><em>)، مهم</em><em></em><em>ترین گزینه در کاربردهای صنعتی سال</em><em></em><em>های اخیر بوده است. در این تحقیق از حلال </em><em>MEA</em><em> برای بررسی میزان جذب </em><em>CO<sub>2</sub></em><em> استفاده شده است. محدودۀ تجربی مؤلفههای مطالعه شونده شامل دمای 60-20 درجۀ سلسیوس، فشار 5/9-5/3 بار و غلظت حلال5/8-5/2 درصد وزنی است. بارگیری و درصد جذب </em><em>CO<sub>2</sub></em><em> به</em><em></em><em>ترتیب در محلول آبی </em><em>MEA</em><em> در محدودۀ 615/0-270/0 و 65/48-81/17 درصد به دست آمده است. برای تجزیۀ نتایج از الگوی چندجملهای درجۀ دو با روش سطح پاسخ (</em><em>RSM</em><em>) استفاده شده است. همچنین برای یافتن بیشینۀ مقدار بارگیری و درصد جذب تحت شرایط بهینه، بهینهسازی عددی به کار گرفته شده است. در شرایط بهینه بیشینۀ مقدار بارگیری و درصد جذب به</em><em></em><em>ترتیب برابر 552/0 و 17/44 تخمین زده شده است.</em>
دیاکسیدکربن,محلول آبی مونو اتانول آمین,روش سطح پاسخ
https://www.ijche.ir/article_119022.html
https://www.ijche.ir/article_119022_70f322e2d40b0ab9696c24c8b8a6c226.pdf
انجمن مهندسی شیمی ایران
مهندسی شیمی ایران
1735-5400
2008-2797
19
111
2020
10
22
مروری بر روشهای تخلیص دیانای: سامانههای میکروفلوئیدیک
55
80
FA
فرشاد
راجی
دانشجوی ارشد مهندسی شیمی گرایش فرایندهای جداسازی دانشگاه علم و صنعت ایران
farshadraji77@gmail.com
احمد
رهبرکلیشمی
دانشیار دانشگاه علم و صنعت
ahmadrahbar@iust.ac.ir
<em>استخراج زیست</em><em></em><em>مولکولها و بررسیهای ژنتیکی آن در زمینۀ پزشکی و پزشکی قانونی اهمیت بسیار زیادی دارد؛ اما با این حال محدودیتهای آن از قبیل حساسیت، ماهیت کار، هزینۀ بالا، نیاز به تکنسینهای بسیار ماهر و نیاز به خودکارسازی و قابلیت حمل سامانه، ازنظر تشخیص با فناوریهای موجود، رفع نشده است. نیاز به ادغام روشهای آمادهسازی و تشخیص نمونه وجود دارد؛ برای رفع این محدودیتها، بیشتر مطالعات بر بهبود فناوریهای تشخیص تمرکز کردهاند که پیشرفتهای چشمگیری حاصل شده است؛ یکی از این فناوریها، میکروفلوئیدیک است. ویژگیهای قانعکنندهای، مانند خودکارسازی در تهیۀ نمونه و قابلیت کار در حجم کمی از نمونه، همچنین به حداقل رساندن مصرف، هزینه و زمان پردازش حلالها از برتریهای این فناوری در استخراج دیانای و پروتئین است. عملکرد میکروکانالها در استخراج به سطح ویژۀ در دسترس انتقال جرم بستگی دارد که خود نیز به الگوی جریان تولید</em><em>شده در اتصالات ورودی میکروکانالها وابسته است. رایجترین الگوها، موازی، لختهای و قطرهای است که به مؤلفههای عملیاتی مانند سرعت جریان، خواص فیزیکی، هندسۀ میکروکانال و مواد سازندۀ آن وابستهاند. یک الگوی جریان علاوه بر اینکه باید سطح ویژۀ زیادی را فراهم کند در عین حال باید بهگونهای باشد که فازها پس از استخراج بهسرعت از یکدیگر جدا شوند. مهمترین هدف این مقاله بررسی روشهای مرسوم در سامانههای ناپیوستهای است که قابلیت پیادهسازی در میکروفلوئیدیک را داشتهاند.نتیجۀ بررسی این شد که سه روش استخراج بر پایۀ سیلیکا، اتصال الکترواستاتیک و کروماتوگرافی تمایل ژل سازگاری بسیار بالایی با این سامانهها دارند.</em>
میکروفلوئیدیک,زیستمولکول,دیانای,پروتئین
https://www.ijche.ir/article_119024.html
https://www.ijche.ir/article_119024_b972edff851929eaa00f0a92e2f1ac41.pdf
انجمن مهندسی شیمی ایران
مهندسی شیمی ایران
1735-5400
2008-2797
19
111
2020
10
22
بررسی روشها و عوامل مؤثر بر ساخت نانوذرات اکسید مس تکظرفیتی به فرم پایدار
81
91
FA
آیسان
ضرغام
دانشکده نانوفناوری، دانشگاه سمنان
aysanzargham93@gmail.com
جواد
مقدم
دانشگاه زنجان، دانشکده مهندسی، گروه مهندسی مواد
moghaddam@znu.ac.ir
نرجس
کرامتی
دانشکده نانوفناوری، دانشگاه سمنان
narjeskeramati@semnan.ac.ir
<em>در سالهای اخیر، از نانوذرات اکسید مس تکظرفیتی </em><em>(Cu<sub>2</sub>O)</em><em> بهدلیل داشتن خواصی منحصر به فرد، به شکلهای گوناگونی در صنایع مختلف استفاده شده است. بهدلیل اهمیت و کاربرد فراوان آن، روشهای متداول همنهشت این نانوذره که بیشتر از راه کاهش شیمیایی و ایجاد رسوب در یک محیط قلیایی آبی انجام میشود، در چهار گروه رسوبدهی، سولوترمال/ هیدروترمال، سونوشیمی و الکتروشیمی بررسی شده است. خواص و ویژگیها، پایداری و همچنین میزان عملکرد این نانوذره به نحوۀ ساخت و مؤلفههای مؤثر بر اندازه، ساختار، شکل، خلوص و پایداری آن بستگی دارد؛ لذا تأثیر عواملی مانند نوع سورفکتانت و پیشماده، عامل پوششدهنده و کاهنده، دما و زمان واکنش، سرعت همزدن مواد اولیه و غلظت حلال مصرفی بررسی شده است؛ با افزایش غلظت عامل کاهنده، سرعت همزدن، غلظت پیشماده و حلال تا حد بهینه، اندازۀ ذرات همنهشتی کوچکتر میشود.</em>
اکسید مس (I),رسوبدهی,هیدروترمال
https://www.ijche.ir/article_119025.html
https://www.ijche.ir/article_119025_bc4131ea55a6e113e0d92db5ad9d9baa.pdf